پرفورمنس "بازتاب"؛ ارائهای در آراء مولانا و نظریه بازتاب در مثنوی (+عکس)
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۵۱۲۹۱
مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان میزبان پرفورمنس "بازتاب" و جمعی از متخصصان ایرانی بود.
به گزارش عصر ایران به نقل از هنر آنلاین، روز پنجشنبه 23 خرداد ماه برنامه بازدید متخصصان ایرانی بازگشته به کشور، از مجموعه تاریخی و فرهنگی کاخ گلستان توسط "موسسه توسعه دانش فردای ایرانیان" برگزار شد. این برنامه با اجرای پرفورمنس "بازتاب" با طراحی، اجرا و کارگردانی امیر وارسته، همراه بود.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این پرفورمنس، امیر وارسته به عنوان پرفورمر اصلی اُبژه مرد و رها عابدی نصر به عنوان پرفورمر اصلی اُبژه زن حضور داشتند. همچنین محمدرضا ایمان زاده، پرفورمر/ نقش مکمل مخاطب، سارا محمدزاده، پرفورمر / نقش مکمل مخاطب، مانی وارسته، پرفورمر کودک / نقش مکمل مخاطب، وحید ربانی، طراح استراکچر و ساخت سردیسها، وحیده مومنی رخ، عکاس اجتماعی و حسام قهری، مستندساز، دیگر اعضای این گروه بودند.
در توضیح این پرفورمنس آمده است: دنیا به آیینه بزرگی شباهت دارد، آنچه را که هستید منعکس میکند و شما نیز آیینهای برای دنیای خودساخته خود ! دنیا همان چیزی است که شما هستید….
هنرمندان اصلی این اثر متشکل از دو اُبژه مردانه و زنانهاند که لباس حاکمان و بزرگان قاجاری را بر تن دارند تا در تناسب با محل اجرا و کاخ گلستان، بلوغی بر مفهوم تاریخی این میراث جهانی نیز باشند. شخصیتهایی که به جای سر انسانی خود، مکعبهایی آیینهای را حمل میکنند و در جاریِ روزمره کاخ قدم میزنند تا در مواجهای تعاملی با مخاطبان و بازدیدکنندگان، بازتاب صورت ناگهانی "خود" انسانی باشند که به سودای نظر بر ماهیت و گذشتهاش به بازدید این وهله از تاریخ آمده است.
قرارمان واکاوی مفهوم گذاره جامعه شناختی "بازتاب" از منظر ربانی، مکتبی، اجتماعی و عرفانی با اتکا به آرای مولاناست؛ چه اینکه در همین راستا اشاره مثنوی شناس ارجمند، دکتر ایرج شهبازی در بررسی اشعاری از شاعر مذکور، اندیشه او را چنین تبیین میکند که جهان مطابق احساسات و اندیشهها و گرایشهای ما با ما رفتار میکند؛ همه شادیها و زیباییهای عالم بیرون بازتاب شادیها و زیباییهای درونی ماست. در واقع اصل شادیها در درون ماست و آنچه در بیرون وجود دارد، فقط عکسی از آن اصل است و زشتی و ملالتی که در جهان میبینیم، در واقع بازتابی از زشتی و ملالتی است که در جان ماست. هر چیز نیکویی در این جهان اصلی دارد و عکسهایی؛ برای نمونه به نظر مولوی "سقایی ابرها" بازتاب "ساقی بودن خدا"، "صبر و سکون کوهها" عکس "صبوری خدا"، "بلندی آسمانها" بازتاب "رفعت خدا" و "زیباییهای دنیای خاکی" بازتاب "حُسن خدا" هستند. بر پایه همین نوع نگاه است که به نظر مولوی، یکی از مهمترین وظایف هر سالک این است که عکسها را از اصلها بازبشناسد و به عکسها دل نبندد. (مثنوی معنوی، د۶ر ب ۳۱۳۸ به بعد و دیوان شمس تبریزی، غزلهای ۱۳۵۸، ۱۴۸۴ و ۱۷۱۷)
در نگاه مولوی، قیاس به نفس (بر پایه ویژگیها و احساسات شخصی خود درباره دیگران داوری کردن)؛ یکی از تلخترین و در عین حال واقعیترین مسائل در روابط بین انسانهاست، بدین معنا که آنها غالباً در روابط خود، به جای اینکه با واقعیت طرف مقابل ارتباط برقرار کنند، بازتابهای احساس و ویژگیهای خود را معیار سنجش قرار میدهند؛ یعنی "از ظن خود یار دیگران میشوند". در داستان طوطی و بقال، طوطی آنچه را که برای خود او رخ داده است، بر مرد جولقی فرا میافکند و قیاس به نفس میکند؛ طوطی کچل است و سبب کچل شدن او این است که از شیشه روغن ریخته و چوبی بر سرش خورده است. طوطی با این تجربه شخصی خود، به داوری در مورد همه کچلهای دنیا میپردازد؛ بنابراین طوطی به محض اینکه یک عارف قلندر را میبیند که موی سر و ریش خود را تراشیده است، میپندارد که او هم روغنهای صاحب خود را ریخته و با ضربه چوبی که بر سرش خورده، کچل شده است! (مثنوی معنوی، د۱ر ب۲۶۳ـ۲۶۴)
مروری سریع بر مقالات شمس تبریزی نشان میدهد که شمس نیز مانند مولوی عمیقاً به این مسأله مهم توجه کرده و درباره آن سخن گفته است. برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم؛ از نظر شمس تبریزی، هر کسی خود را در دیگران میبیند، اگر آدمی سراپا قهر و خشم باشد، در دیگران هم تنها قهر و خشم میبیند و اگر لطف و مهر باشد، در دیگران هم لطف و مهر میبیند (مقالات، ج ۱رص۹۳)؛ از این رو انسانهایی که به انواع رذائل اخلاقی آلوده هستند، همواره در دیگران رذائل اخلاقی را کشف میکنند و برعکس٫ به قول شمس در مقالات (ج۱رص۹۸): "آن شخص نقصاناندیش ورق خود برخواند، ورق یار برنمیخوانَد. اگر از ورق یار سطری برخواندی، از اینها هیچ نگویدی. ورق خود خوانَد و بس٫ در آن ورق او همه خط کژ و مژ تاریک باطل؛ با خود تصوری کرده و توهمی کرده، چون بتی خود تراشیده و بنده و درماندة آن شده". شمس در اینجا تعبیر زیبای "ورق خود را در حق دیگران خواندن" را به کار برده است و در بخش عبارات و اصطلاحات دیدیم که مولوی هم به چند شکل همین معنا را بیان کرده است، از جمله با تعبیر "نامه خود را در حق دیگران خواندن". شمس میگوید: "مرد نیک را از کسی شکایت نیست، نظر بر عین نیست، هرکه شکایت کرد، بد اوست، گلوش را بیفشار، البته پیدا آید که عیب از اوست." (مقالات، ۱ر۹۱)
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۵۱۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دشمن دشمن شما، واقعا دوست شما است؟
دانشمندان برای اولین بار یک مدل شبکه اجتماعی با استفاده از فیزیک آماری توسعه دادهاند که صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد.
به گزارش دیجیاتو، نظریه تعادل اجتماعی هایدر توضیح میدهد که انسانها ذاتاً میکوشند تا در محافل اجتماعی به هماهنگی برسند. طبق این نظریه، چهار اصل وجود دارد که باعث تعادل روابط میشوند:
دشمنِ یک دشمن، یک دوست است.
دوستِ یک دوست، یک دوست است.
دوستِ یک دشمن، یک دشمن است.
دشمنِ یک دوست، یک دشمن است.
مطالعات بسیاری تلاش کردهاند تا این نظریه را با استفاده از علم شبکه و ریاضیات تأیید کنند. اما این تلاشها بیثمر بودهاند، زیرا شبکهها با روابط کاملاً متعادل فاصله دارند. سوال این است که آیا شبکههای اجتماعی از یک مدل شبکه متعادلتر هستند یا نه. بسیاری از مدلهای شبکه سادهتر از آن هستند که بتوانند پیچیدگیهای روابط اجتماعی را در خود جای دهند. از این رو، نتایج آنها با واقعیت ناسازگار است.
پژوهشگران دانشگاه نورثوسترن در مطالعه خود با موفقیت دو بینش کلیدی را گنجاندهاند که، سرانجام بعد از ۸۰ سال، صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد. اول این که همه یکدیگر را نمیشناسند؛ دوم، بعضیها در روابط خود مثبتتر از دیگران هستند. پژوهشگران این دو نکته را از مدتها قبل میدانستهاند، اما نمیتوانستند آنها را همزمان در مدلهای خود بهکار بگیرند.
یکی از پیشبینیهای نظریه تعادل اجتماعی این است که دو قطب سیاسی مخالف در یک جامعه ایجاد خواهند شد.
نظریه تعادل اجتماعی چه میگوید؟نظریه تعادل اجتماعی هایدر از گروههای سه نفره استفاده میکند تا این فرض را توضیح دهد که انسانها بهدنبال روابط راحت و هماهنگ هستند. در روابط متعادل، همه همدیگر را دوست دارند. یا اگر یک نفر از دو نفر دیگر بدش میآید، آن دو با یکدیگر دوست هستند. روابط زمانی نامتعادل میشوند که هر سه نفر از هم بدشان میآید، یا یک نفر دو نفر را که همدیگر را دوست ندارند دوست دارد. چنین روابطی منجر به تنش و اضطراب میشوند.
این توضیحات با چیزی که در جوامع میبینیم بسیار سازگار هستند. در دنیای امروز دوقطبیهای شدیدی وجود دارد که خود را بهصورت قطبهای سیاسی نشان میدهند. اگر تمام افرادی که شما دوستشان دارید، تمام افرادی را که دوستشان ندارید دوست نداشته باشند، نتیجه دو حزب سیاسی خواهد بود که از یکدیگر متنفر هستند.
استفاده از محدودیتها در مدلهای شبکهدر یک مدل شبکه، هر فرد یک گره و رابطه او با فرد دیگر یک لبه است که میتواند یک کیفیت خاص داشته باشد. دانشمندان پیشتر روابط دوستی یا دشمنی را در شبکهها بهصورت تصادفی مشخص میکردند. چنین مدلهایی از شبکه نمیتوانند واقعیت جوامع را با موفقیت نشان دهند.
پژوهشگران نورثوسترن، ایستوان کوواک (István Kovács) و بینگجیه هائو (Bingjie Hao)، از رویکرد تصادفی استفاده نکردند. برای این که تعاملات تصادفی باشند، هر گره (فرد) باید شانسی برابر برای مواجهه با گرههای دیگر داشته باشد. اما در زندگی واقعی چنین نیست؛ مثلاً ممکن است شما هیچگاه دوستِ دوست خود را نبینید.
کوواک و هائو مدل خود را بهگونهای ساختند که احتمال مثبت یا منفی بودن روابط کل شبکه، براساس مثبت یا منفی بودن روابط موجود تعیین میشود. این روابط همچنان تصادفی هستند، اما تصادفی بودن آنها محدودهای دارد که طبق توضیحات نظریه هایدر تعیین میشود. آنها همچنین این نکته را در نظر گرفتند که برخی از افراد در روابط خود دوستانهتر هستند؛ یعنی احتمال مثبت بودن روابط آنها بالاتر است.
آنها مدل خود را روی دادههای نظرات وبسایت Slashdot، روابط نمایندگان مجلس آمریکا، تعاملات تُجّار بیتکوین، و نظرات محصولات وبسایت Epinions اجرا کردند. این مدل توانست این شبکهها را با موفقیت مدلسازی کند. در نتیجه، شبکههای اجتماعی با نظریه تعادل هایدر سازگار هستند. پژوهشگران میگویند این مدل نشان میدهد که حتی میتوان این نظریه را به گروههای چهار نفره یا بیشتر بسط داد.